هر شب مرا با خود میبری
میبری به جایی که تاریک است و روشنایی آن تویی
هرشب مرا به اوج میبری
میرسیم به جایی که نگاهت همیشه آنجا بود
ما یکی شده ایم با هم
همیشگی شده عشقمان، بگو از احساست برای من…
همیشه میگویم تو تا ابد برایم یکی هستی ،
یکی که عاشقانه دوستش دارم ، یکی که برایم یک دنیاست….
دنیای زیبایی که درون آنم
ببین یک دیوانه دائم نگاهش به چشمان توست ، من همانم!
روز هـآیــَم رآ
خیــآبـآטּ هـآی ایـטּ شـَهر گرفتـﮧ انـد،
و شـَب هـآیـَم را خواب هـآے تــو
بیـولوژے هـَم نخوانـده بـآشے
میفـَهمے چـﮧ مرگـَم است !
برای هزارمین بارپرسید
تاحالاشده من دلت روبشکونم؟
منم برای هزارمین باربه دروغ گفتم
نه هیچ وقت
تامبادا دلش بشکنه....
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت
که تورو فقط وفقط واسه خودت بخواد
که حتی وقتی تو اوج تنهایی هستی
با چشماش بهت بگه
هستم تا ته تهش!! هستی؟؟؟
اسمتو رو سیگار نوشتم
برای اولین بار کشیدم
تا بسوزی و فراموشت کنم
اما نمی دونستم با هر پوک
ذره ذره میری تو نفسم و
می شی همه چیزم
این بار تو بگو که “دوستت دارم“….
نترس…..
من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید…..
وقتی میگی :
دیگه برای همیشه فراموشش کردم
و هیچ احتیاجی بهش ندارم
و تموم بد و بیراهای دنیا رو نصیبش میکنی
دقیقا همون زمانیه که
بیشتراز همیشه دلت براش تنگ شده …
بَهــاے سَنگیـــنــے دادم
تــا فَهمـــیـدم
ڪـَســے را ڪـہ "قـَـصـد" مــانـدن نـَـدارد
بــایـد راهــے ڪـَــرد !
وقتی رسیدم و تورا با دیگری دیدم....
تازه فهمیدم که بعضی وقتها
"هرگز نرسیدن" بهتر از "دیر رسیدن" است!!!