نگاه کن
غروب که می شود
خاطرات
نبض مرا می گیرند
تو زنده می شوی و
من می میرم
ای زیباترین حس دنیا!
حالا که دوری
خیال و شب و تنهایی و باران
کدام یک مال من است ؟
چند وقت ِ مثل این کامپیوتر ها
کمی که آزادم میگذارند
با چشمانی باز به خواب میروم
نمیدانم اگر کسی صدایم نکند
چه میشود ؟؟!
هـــــر چـــﮧ مــے رومــ
نـمــے رسمــــ
گــاهــے با خــوב فـکــر مــے کـنـــم....
نکـنــב مــטּ باشـم . . .!
کـلـــــاغ آخــر قـصــــﮧهـا !!!
دیـشـبــ خــدا آهـسـتـه در گـوشـم گـفـتـــ :
دیـگــه بـسـه ، بـارانـم از اشـکـهـایـتــ خـجـالـتــ مـیـکـشـد …
بـا یـه بــغـضـی گـفـتـم مـنــ خـودم بــارانـــم . . .
باز هم،بی صدا دلـتـنـگـم . . .
باز هم،تنهای توئم با دلـتـنـگـی . . .
باز هم،بغضم را در سکوتم شکستم آن هم بی صدای بی صدا. . .
باز تنهایی،تنهایی،تنهایی،دیگراشکهایم هم مراتنها گذاشتن.
دلم برای هوای بااو بودن تنگ شده،برای دستهاش،برای چشمهاش برای حرفاش،برای ناگفته هاش،برای گفته ها،برای خودش و فقط برای خودش،دلم تنگ شده. . .
گاهی با خود فکر میکنم آیااوهم تمام این احساس های منو داره یا....!
این موقع است که باز هم چشم باران ، بارانی میشود...!!!
این روزهــــــــــــا
حتــــی اگر خــــــــــــون هم گریـــــه کنی
عمـــــق همــــــــــــدردی دیگران با تو یک کلمـــــــــــه است :
((آخـــــــــــــی))
"دوســـتــت دارم" را براي هر دويمان فرستادي !!
هم مــــن !!
هـــــم او !!!
خيـــانت مي كـــــردي يا عــدالــَت !!??
عزیــزم چه زیبـا اجـــرا میکنـی ...
خط به خط تمام گفته هایم را...
خواسته هایم را...
امــــــــــا...
امـــــا ... برای دیگری
بوی گند خیانت تمام شهر را گرفته…!
مردهای “چشم چران” زن های “خائن”
پسرهای “شهوتی” دخترهای “پول پرست”
پس چه شد؟؟؟
چیدن یک سیب و اینهمه تقاص؟!
بیچاره “آدم” بیچاره “آدمیت”